آریاناآریانا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 13 روز سن داره

تربچه نقلی من

روزهایی که گذشت

سلام جیگرم دوباره برگشتیم خونمون ...یه هفته ای رفتیم مشهد و برگشتیم........خیلی کم بود گریهههههههه...... بازم وقتی رسیدیم خونه مامانی شروع کردی به گریه ....غریبیت میکرد بعدشم رفتیم خونه خاله سمانه دوباره گریه کردی...... هر آدم جدیدی که میدیدی گریه میکردی......آخه بچه هم اینقدر از آدم به دور!!!!!!!!!!! خبر اینکه احتمالا نینی خاله سمانه پسره.........و جنابعالی پسرخاله دار میشی...... و یه چیز عجیب اینکه نینی خاله مریم که قبلا گفته بودن پسره حالا میگن دختره!!!!!!!!!!!!! الان دو روزه که اومدیم و تو منو دیوونه کردی ....اینقدر که اونجا بغلت کردن بغلی شدی ... پدر منو در آوردی نمیزاری به هیچ کاری برسم ....عیب نداره چند روز دیگه عادت می...
22 خرداد 1391

آریانای وروجک

سلام گلکم جدیدا خیلی وروجک شدی دیگه غیرقابل کنترل شدی.......... هر چی رو بخوای اینقدر غلت میزنی تا بهش برسی.....یهو رومو برمیگردونم میبینم واسه خودت رفتی تا اون سر اتاق ............سوار روروئک که میشی بیشتر دوست داری رو پاهات بایستی و نمیشینی و واسه خودت جلو میری، عقب میای ، چرخ میزنی....فقط مونده تک چرخ بزنی.... موقع غذا خوردن که میشه از خودت صدا در میاری وغذاها رو پرتاب میکنی و سر تا پات رو کثیف میکنی...... یه کار عجیبی هم شبیه بوسیدن میکنی لبتو میاری رو لپ من بعد میبری عقب........قربونت برم این کارا رو از کجا یاد میگیری...... عاشق این شیطونیاتم   ...
9 خرداد 1391

تفلد تفلد تفلدت مبارکککککککککک.........

جمعه ٥ خرداد تولد مجتبی جونم بود و من و دخملی واسش تیشرت و کیک خریدیم...... مجتبای عزیزم قد تمام بینهایت ها دوستت دارم...... میدونم که به خاطر راحتی ما چقدر تلاش میکنی...... دوستت دارم به خاطر همه مهربونیات..... امیدوارم ١٢٠ ساله بشی عزیزم..........
7 خرداد 1391

فعالیت های جیگرم

دیشب گذاشتیمت تو روروئکت پاهاتو به زمین میزدی و میخواستی راه بری ولی نمیدونم چرا فقط دنده عقب می رفتی مامان جون چند روزی میشه که میتونی بشینی البته فقط واسه چند لحظه و بعد فرود میای......... صداهای جدیدی از خودت در میاری دد میگی و یه وقتایی هم ماما و بابا البته شاید توهم من و بابایی باشه ولی چند باری به گوشم خورده میگی ماما.......قربونت برم من یه وقتایی خودتو برعکس میکنی و دست و پاهاتو میدی بالا و وزنت رو میندازی روی شکمت آخه مامان جون این چه کاریه دیگه .........دردت میاد عسلم.........وقتی رو پام میزارمت سرت رو اینقدر میدی عقب که از اون طرف میخوره به زمین.....جدیدا هم موقع شیر خوردن مامانو گاز میگیری ..... قراره واسه ١٤ و ١٥ خرداد ...
2 خرداد 1391
1